توجهــــــــــــــ توجهـــــــــــــــــ
به یک عدد مترجم سریعا" نیازمندیم! که شـــِر و مر های مغز خودمان را برای خودمان ترجمه کند:)
لحظه های شیرین کودکی را به خاطر آور
که در هر روز، عمری را زیست می کردی
و سخت آغشته ی طبیعت بودی.
می خواهم سیاستمدار شوم ! به کنار...
برای رسیدن به هدفی بزرگ
باید از قدم های کوچک شروع کرد!
+ همدلی، همراهی، هم اندیشی
همراهـــی، همــــدلی، هم اندیشـــــی
زندگی چقدر باهامون مهربونِ و ما انسان ها چقدر از اون دور افـــتاده!
خونم را بریز و تنم را زخم بزنُ امإا بدان که به روحم آسیبی نمی رسانی و آنرا نابود نمی سازی. دست ها و ژاهایم را با غل و زنجیر ببند و به سیاهچالم بیفکن. با وجود اینُ نیم توانی افکارم را زندانی کنیُ زیرا افکار من همچون نسیم آزاد است و از فضای بی زمان و بیکران عبور کی کند.
Spill my bloOd & pirece my body , but u shall nOt do gurt to my sOul neither shall u destroy it. Beind mu hands & feet eith bonds and cast me in2 the blacknesS of a prisOn cell. Yet u shall nOt prisOn my thought, 4 it iS free as the breeZe that pasSes through tiMeleSs & boundleSs spaCe:-w
جبـــران خلیل جبـــران